طرح سوالات کنکور سالهای قبل از انقلاب توسط ریاضیدان یزدی
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۷۷۴۹۱
ایسنا/یزد نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه یزد از دکتر «محمّدعلی قینی» به عنوان یکی از مشاهیر برجسته ریاضی یزد یاد کرد که سالهای متمادی از طراحان سئوالات کنکور سراسری بود.
«حسین مسرت» در گفتوگو با خبرنگار ایسنا بیان این که قینی در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی در شهر یزد به دنیا آمد و از اعقاب استاد حسن حدّاد بود، گفت: این چهره شهیر یزدی تحصیلات ابتدایی خود را در یزد گذراند و در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی با احراز رتبهی اوّل در کل کشور، موفق به دریافت نشان علمی درجهی یک و اخذ دیپلم شد و به استخدام اداره عدلیه (دادگستری) درآمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی خاطرنشان کرد: مسرت ضمن کارهای اداری، به تدریس ریاضیات هم مشغول بود و در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی با کسب مقام نخست کنکور، وارد دانشگاه شد و در اثر ذوق و استعدادی که داشت، در سال ۱۳۳۳ هجری شمسی به عنوان شاگرد اوّل، کارشناسی ریاضی را دریافت کرد و بعد از بازگشت به یزد به شغل دبیری پرداخت.
مسرت گفت: قینی در سال ۱۳۳۵هجری شمسی با بورس دانشگاه تهران به بلژیک عزیمت و کارشناسی ارشد آمار و دکترای مکانیک را با درجهی ممتاز از دانشگاه دولتی بروکسل دریافت کرد و پس از بازگشت، در سال ۱۳۳۸ در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و در سال ۱۳۴۵ به مقام استادی نائل شد.
این محقق و نویسنده یزدی ادامه داد: دکتر قینی ضمن تدریس در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا، دبیر انجمن ریاضی ایران هم بود. وی دو دوره مدیر گروه ریاضی دانشگاه تهران، عضو شورای انتشارات دانشگاه تهران، عضو شورای آموزشی دانشگاه تهران، سرپرست دانشجویان دانشگاه علوم و سالیان متمادی طرّاح سؤالات کنکور بود تا این که در سال ۱۳۵۸ هجری شمسی بازنشسته شد.
وی با بیان این که قینی پیش و پس از بازنشستگی تا خرداد ۱۳۷۰ با دانشگاههای شهید بهشتی، صنعتی امیرکبیر، فردوسی مشهد، دانشکدهی افسری و ستاد انقلاب فرهنگی همکاری داشت، عنوان کرد: تألیف و ترجمههای زیادی در زمینههای آمار و ریاضی از این چهره علمی یزد برجای مانده که مقداری از آنها چاپ شده و بقیه هم به صورت جزوه است.
مسرت در پایان نیز اظهار کرد: این ریاضیدان برجسته که بسیاری خصائل نیکوی وی بر سر زبانهاست و بسیار درباره او حرف میزنند، در روز ۳۱ مرداد ۱۳۷۴ دعوت حق را لبیک گفت و استان یزد را از وجود مشاهیری دیگر و از استادی بسیار خوب محروم کرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری مشاهير ریاضیدان يزد حسين مسرت دانشگاه تهران هجری شمسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۷۷۴۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!
کنکور و ماادریک کنکور! در دو روز گذشته یکبار دیگر آن مناره عظمای نظام تعلیمی ما با افتخار برپا شد. با آنکه به حقیقت یک چاله است، صدها برابر عمیقتر از آن منارهای است که برپا و تظاهر میشود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، غلامرضا صادقیان در یادداشتی نوشت: اکنون از کنکور گریزی نیست، اما اگر در سه دهه اخیر جستوجو کنید، صدها بار (صدها یعنی صدها) کسانی از وزیران علوم و آموزشوپرورش و نمایندگان پر ادعای مجلس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و بسا کسان باربط و بیربط دیگر وعده دادهاند که کنکور را چند سال دیگر (و حتی سال بعد) حذف خواهند کرد و اکنون کنکور همچنان قامت برافراشته و ایستاده است و آن مدعیان رفتهاند، بیآنکه به مجازات آن حرفهای گزاف، کسی یقه آنها را گرفته باشد و به پشت درهای کنکور برده باشد که: از نوبیاموز! که هیچ چیز نیاموختی!
کنکور به اشکال دیگر یعنی با اعتماد به ساختار و انتخاب دانشگاه در همهجای دنیا هست. اما حالا که در کشور ما به این شکل هیولایی برگزار میشود، فقط به این آمار و تحلیلی که از آن دارم، توجه کنید تا ببینید این چه هیولایی است درون یک چاله عمیق به نام کنکور. امسال یک میلیون و 152 هزار و 518 نفر در کنکور شرکت کردند. با آنکه کسانی که در سن مناسب تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی هستند، چندینبرابر این است ولی جوانان از رفتن به دانشگاه دل کندهاند. در کنکور امسال، زنان (63 درصد) دوبرابر مردان (37 درصد) هستند. این یک فاجعه است. مقصود اول اغلب دانشجویان دختر از رفتن به دانشگاه، بهدستآوردن قدرت انتخاب شریک زندگی بهتر است. اما آن شریک نگون بخت خود را از دانشگاه کنار کشیده و برای فراهمآوردن فرصت سریعتر ازدواج، به دستآوردن یک شغل را بر چهار سال تحصیل یک لیسانس بیخاصیت ترجیح داده است! پس در آینده همان دختر درسخوانده حاضر نمیشود همسر چنین پسر درسنخواندهای شود؛ و این اوج چرخه باطل است. به همینسادگی، پسر درس نمیخواند تا زودتر به کار و پول برسد و بتواند ازدواج کند و دختر درس میخواند تا بتواند همسر بهتری انتخاب کند ولی هر دو بهشدت در حال دورشدن از یکدیگرند! و آمار ازدواج و فرزندآوری گواه این مدعاست!
از رقم ثبتنامیهای کنکور امسال که کمتر از پارسال و پارسال کمتر از پیارسال است، نزدیک 170 هزار نفر برای گرفتن کارت ورودی اقدام نکردند! این خودش خوب نشان میدهد که کنکور چه موجودی است! و از کسانی که کارت ورودی گرفتند حدود 50 هزار نفر در کنکور شرکت نکردند. اینها تحلیلهای متعددی میتواند داشته باشد، ولی دستکم میتوان گفت هیولایی است که هرچه به آن نزدیک میشویم، دستهای از روبهروشدن با آن میگریزند! از این تعداد که به کنکور شرفیاب شدند (بهجز کسانی که میدانیم درس نخواندهاند و تست نمیزنند و به جبر خانوادهها یا برای راضیکردن آنان یا برای احتمال بهدستآوردن فرصت گریز موقت از سربازی، پاسخنامهها را شانسی پر میکنند)، شمار بسیار بالایی از کسانی که مجاز به انتخاب رشته میشوند، رشتهای را انتخاب نمیکنند! آمار پارسال نشان میدهد در کنکور 1402، یک میلیون و 60 هزار نفر مجاز به انتخاب رشته شدند و فقط 600 هزار نفر انتخاب رشته کردند! از این رقم بسیاری هرگز برای ثبتنام در دانشگاه مراجعه نمیکنند و بسیاری دیگر در همان ترم اول یا سال اول و دوم انصراف میدهند! در یک مورد مشخص دانشجویان رشته باستانسنجی در یکی از دانشگاههای هنر ابتدا 14 نفر پس از قبولی در کنکور، دانشگاه ثبتنام کردند، اما 9 نفر در ترم اول حاضر نشدند و یکنفر دیگر هم در ادامه منصرف شد! این رشته واحد شیمی دشواری برای علومانسانیها و آقایان و خانمها گویا آن رشته را که یکی از آموزههایش سنجش قدمت آثار با ایزوتوپ کربن 14 است، با رشته باستانشناسی اشتباه گرفته بودند، یا دلایل متورم دیگر! همینجا لازم است یادآوری کنم در بسیاری از دانشگاههای دنیا به دانشجوی ورودی، دقیق و با ذکر مصادیق میگویند که چه درسی میخواند و در آینده چهکاره خواهد شد یا چه فرصتهای شغلی انتظار او را میکشد.
اما کنکوریهای ما بسیاری هیچشناختی (هیچ یعنی هیچ) از رشتهای که انتخاب میکنند، ندارند. اما این هیولا هنوز ترسناکترین روی خود را نشان نداده است. روی بی رحم این هیولا آنجاست که بیشتر فارغالتحصیلان رشتههای دانشگاهی، هرگز (هرگز یعنی هرگز) در رشتهای که درس میخوانند، وارد شغل و حرفه نمیشوند و در شغلی که انتخاب میکنند، هیچ وابستگی به دروسی که خواندهاند، ندارند! در اینباره پژوهشهایی شده است که میتوان دید، اما شخصاً مدعی هستم در طول سهدهه کار روزنامهنگاری فقط یکدرصد همکارانم روزنامهنگاری خوانده بودند و از تحصیلات دیگر از مهندسی دامپروری تا حسابداری و حقوق و پزشکی و پرستاری تا میکروبیولوژی در میان آنان فراوان بود. تصور کنید استاد فیزیک را که چهار سال تمام از مکانیک کوانتومی برای دانشجو میگوید و عرق میریزد و بعد دانشجوی خود را میبیند که در یک شرکت تجاری، پشت میز نشسته و بازاریابی میکند و همه به او میگویند آقای مهندس! این است آن هیولای کنکور و آنچه گفتم بهقدر ضرورت یک مقاله ژورنالیستی بود نه بهقدر اندازة آن هیولای ماندگار!
منبع: جوان
انتهای پیام/